افزایش شدید ارزش نفت سبب شد تا حساب ذخیره ارزی رکورد مازاد درآمدهای نفتی را بشکند اما چه حاصل که درآمدهای نفتی آنگونه که باید ذخیره نشده است. کارشناسان معتقدند درآمد نفتی دو سال اول ریاستجمهوری محمود احمدینژاد رقمی بیش از کل درآمد دو دولت پیشین است. آنچه این روزها بر سر آن تنش ایجاد شده، این است که چرا با وجود چنین حجم درآمدی اداره و هزینه کرد این در آمدها از سوی دولت نهم زیر تیغ انتقاد است؟ چرا تورم افسار گسیخته افزایش مییابد و نقدینگی در جهت تولید به کار نمیرود. عدهای معتقدند که ضعف نظارت بر عملکرد دولت سبب شده تا افسارهدایت اقتصاد از دست خارج شد. بررسی اقدامات و دلایل ضعف دولت بهانهای شد تا با کمال دانشیار، نماینده ماهشهر و رئیس سابق کمیسیون انرژی مجلس گفتوگویی انجام دهیم. آنچه در پی میآید مشروح این گفتوگو است.
- در زمان تصدیگری ریاست کمیسیون انرژی مجلس ارتباط تنگاتنگی با دولت داشتید، حتی زمزمههایی از کاندیداتوری شما برای پست وزارت نفت به گوش میرسید اما به هر حال این اتفاق نیفتاد. بهعنوان فردی که از نزدیک با دولت و سیاستگذاریهایش ارتباط داشتید بفرمایید وضعیت درآمدهای نفتی دولت نهم در مقایسه با دولتهای دیگر چه وضعیتی داشته است؟ ظاهرا درآمدهای دو سال نخست دولت نهم در بخش نفت برابر با کل دو دولت قبلی بوده است.
همان طور که گفتید درآمدهای ناشی از فروش نفت طی دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد برابر با دو دولت پیشین بوده است. به این ترتیب که در این سه سال چیزی در حدود 200 میلیارد دلار درآمد ارزی به دست آمد.در این مدت روزی 4 میلیون بشکه نفت صادر شد به بیانی دیگر سالانه 31 میلیارد بشکه نفت ایران به کشورهای مختلف صادر شد.
- از کل رقم تولیدی چقدر به مصرف داخلی رسید و چقدر به خارج صادر شد؟
از 4میلیون بشکه نفت تولیدی 4/2 میلیون بشکه صادر و 6/1 میلیون بشکه به مصرف داخل میرسد. پر واضح است که در مقایسه با دولتهای قبلی درآمد دولت نهم از محل نفت بسیار بیشتر از دولتهای دیگر بوده است.به تعبیری دیگر کل درآمدهای نفتی آقای احمدینژاد بادولت پیشین برابری میکند.
- پس چرا با وجود افزایش درآمدهای نفتی دولت در مهار قیمتها ناتوان است و همه روزه تورم ناشی از افزایش قیمتها رکورد تازهای را به ثبت میرساند؟
افزایش قیمت نفت برای کشورهایی با اقتصاد تکمحصولی پیش از آنکه یک فرصت باشد یک تهدید است اما میتوان این تهدید را بهراحتی و با درایت پشت سر گذاشت. وقتی نفت گران میشود سایر کالاها نیز متاثر از افزایش بهای نفت گران میشوند بنابراین طبیعی است که با وجود افزایش بهای نفت توان خرید دولت کاهش یابد.از دیگر سو کاهش ارزش دلار در مقابل سایر ارزها از جمله یورو سبب میشود تا گرانی نفت برای ما عایدی چندانی دربرنداشته باشد، لذا این تورم جهانی است که در پی کاهش ارزش دلار توان خرید نفت را کاهش میدهد اما تاثیری در اقتصاد ما نمیگذارد. یک نکته را هم نباید فراموش کرد که درآمد دولت فعلی متاثر از تورم جهانی نصف درآمد دولتهای قبلی است.
- این درست است، اما دولت به همان میزان که درآمد داشته به همان میزان هم آن را تبدیل به دلار کرده است.
همین بحث تبدیل دلارهای بانک مرکزی به ریال تورم زاست. اشتباه بزرگ دولت این است که به هوای طرحهای عمرانی دلارها را به ریال تبدیل میکند در حالی که از دیگر سو با تزریق نقدینگی بیحد و حصر تورم بالا میرود، این اقدامات در حالی صورت میگیرد که دولت در بخش تولید کالا کاملا ضعیف بوده است. به اعتقاد من سیاستهای اقتصادی دولت نهم اصلیترین دلیل افزایش تورم و گرانی حاصل از آن است. هرچه دلار تبدیل به اسکناسهای ریالی شود و در جهت تولید به کار گرفته نشود گرانی خود را بیشتر نشان میدهد.
- ولی دولت از حسابی استفاده میکند با نام حساب ذخیره ارزی که بر مبنای قانون برنامه سوم توسعه باید مازاد در آمدهای نفتی را دپو کند. اکنون مدت شش ماه است که کسی از موجودی این حساب خبر ندارد و این حساب کاملا در اختیار دولت است. به هر حال این منبع درآمدی کمک شایانی به دولت میکند تا با واردات کالا گرانی را کنترل کند. اگرچه این سیاست درستی نیست اما میتواند تا پشت سرگذاشتن دوران نقاهت حاصل از تحریم به شکل مسکن مقطعی عمل کرده و از بروزگرانیهای بیحد و حصر جلوگیری کند.
ببینید وقتی نفت در بازار جهانی گران میشود طبیعی است که افزایش در آمدهای نفتی نمیتواند به معنای افزایش قدرت خرید مردم باشد.چون هزینه تمام شده تولید هم افزایش مییابد و به اجبار کالایی با ارزش یک دلار به 2 دلار خریداری میشود.در حال حاضر سالانه 50 میلیارد دلار واردات صورت میگیرد که شاید به اندازه سالهای قبل و معادل ارزش به کار رفته کالا وارد نشده باشد بهنظر میرسد اگر دولت به جای فعال سازی طرحهای عمرانی فکری برای خوداتکایی در تولید میکرد امسال مجبور نبودیم 5/1 میلیارد لار از درآمدهای ارزی را صرف واردات کالاهای اساسی کنیم. برای توسعه عدالت تغییر نگرش دولت لازم است.
- فکر میکنید دولت باید در نگرش خود تجدید نظر کند یا به عدالت با نگاه عمیق تری بنگرد؟
متأسفانه دولت فکر میکند کسی که سرمایهگذاری میکند کار نا درستی مرتکب میشود درصورتی که این طور نیست نکته اساسی که از آن غفلت شده این است که برای رسیدن به پیشرفت باید نگرش ملی به اقتصاد داشت.اکنون که پول نفت پاسخگوی اقتصاد نیست باید سرمایهگذاری داخلی را بیشتر کرد و ما هرچه میکشیم از اقتصاد دولت محور است اما در اجرای اصل 44 قانون اساسی کم کاری میکنیم. گذشته از همه اینها گاهی سخنرانیهایی میکنیم که بازخوردهای آن اقتصاد ملی را تحتتأثیر قرار میدهد و زیان آن به اندازه خواب هزاران طرح است.
- منظور شما از سخنرانیهای مخرب، سخنرانیهای کیست؟
سخنرانیهای رئیسجمهور، دولتیها و مجلسیها
- ما در حال حاضر یک دغدغهای داریم به نام تحریم، اخیرادر نشستی در اتحادیه اروپا مذاکراتی صورت گرفته برای عدمخرید نفت ایران و یا آمریکا اعلام کرده که از فروش بنزین به ایران جلوگیری به عمل میآورد.از طرفی ما یک اقتصاد تک محصولی داریم که اتکایمان به نفت زیاد است آیا در تمام مدتی که در مجلس بودید پادزهری برای زهر تحریم تهیه کردید؟
در مواجهه با تحریمها دو تدبیر وجود دارد یا باید در روند مذاکرات و عاملان اصلی تحریم تجدید نظر کنیم یا از تهدید بهوجود آمده بهعنوان یک فرصت استفاده کرد.در سیاست باید یک فکر اساسی کرد و صدای مردم مظلوممان را به آن سوی مرزها رساند.
- فارغ از عملکرد دولت در سیاست خارجی در زمینه انرژی هستهای آیا مجلس به عنوان یک نهاد قانونگذار توانست راهی از پیش ببرد؟
در حال حاضر مجلس در حال آب بندی است و کارها را با جدیت دنبال نمیکند اما تا جایی که من اطلاع دارم و در جریان امور هستم نمایندگان مجلس درصدد تهیه طرحی پیشنهادی هستند که بر مبنای آن تصمیمگیری در مورد پرونده هستهای ایران به مجلس سپرده شود.
این طرح به مقام معظم رهبری ارجاع میشود تا تصمیم نهایی در مورد پرونده هستهای به مجلس سپرده شود.